سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در باره کسانى که از جنگ در کنار او کناره جستند ، فرمود : ] حق را خوار کردند و باطل را یار نشدند . [نهج البلاغه]

همه چیز در مورد بازی های pc

Powerd by: Parsiblog ® team.
god father(دوشنبه 87 تیر 17 ساعت 9:45 صبح )

سه گانه پدرخوانده کاپولا بدون شک از بزرگترین فیلم های تاریخ سینماست. فیلمهایی که اشاره به وضه نا به سامان اقتصادی دهه 30 آمریکا دارد. دورانی که به رکود اقتصادی ایالات متحده مشهور است و در آن دوران مردم ایالات متحده برای اندکی درآمد حاضر به انجام هر کاری بودند. دورانی که بسیاری از شرکت ها و کارخانه ها با بحران ورشکستگی روبه رو شدند و بسیاری از آنها تب طاقت را نداشتند و از چرخه اقتصادی به بیرون رانده شدند.

در همین روزها بود که تعداد زیادی از مهاجران اروپایی به امید به دست آوردن پول و ثروت و زندگی بهتر روانه این کشور شدند. اما در واقع چنین نبود. در همین بین فساد مانند مواد مخدر و مشروبات الکلی در جوامع فقیر که اکثریت آنها مهاجرین ایتابیایی و اسپانیایی که در شهرهایی همچون نیویورک ساکن بودند به فراوانی دیده می شد. در اثر همین فقر مالی بسیاری از این مهاجران برای کسب درآمد بیشتر به توزیع مواد مخدر و مشروبات الکی پرداختند که با تقویت انها به گروه های مافیایی بزرگ در شهرهای مختلف تبدیل شدند که برای کسب بازار بیشتر و از بین بردن رقیبان خود دست به هر کاری می زدند.

بازی پدر خوانده نیز در همین مسیر حرکت می کند. روایاتی را به بازی می کشد که در آن باید رقبای خانواده را از بین ببرید. در این میان شما که ابتدا به عنوان یک سرباز ساده در اثر یک اتفاق با لوکا براسی آشنا می شوید، لوکا در خانواده نفر سوم است و تعداد زیادی سرباز از جمله شما برای اوکار می کنند و با دستورات او که مستقیما از پدر دریافت می کند گروه خود را هدایت می کند، وارد خانواده کلئونه می شوید. لوکا به شما یاد خواهد داد که چگونه از قدرت خود برای ترساندن کسبه، از پول خود برای خرید ماموران پلیس و از فکر خود برای کشتن افراد استفاده کنید.

اما هرگز فراموش نکنید که یکی از راه های رسیدن به قدرت و پول دار شدن در خانواده استفاده از زور و کشتن دشمنان خانواده است که برای این کار می توانید از فروشگاه ها و یا قصابی های گروه «تاتگلیا» با پرچم گاو مانند خود که به عنوان یک خانواده متوسط مافیایی در شهر نیویورک شناخته شده اند، شروع کنید.

در شهر نیویورک شما با چهار گروه دیگر بر سر کسب پول و مقام باید مبارزه کنید که سه گروه دیگر ،«استراچی» که نیوجرسی قلمرو آنهاست. خانواده ای که با استفاده از زور و قدرت احترام دیگران را به خود جلب کرده است. «گاتئو» گروه بسیار خشنی هستند. گروهی که برای حفظ قلمرو خود دست به هر کاری می زنند. «بارزینی» گروهی دیگر از دارودسته خلافکار نیویورک است. افراد این گروه مرکز شهر را در کنترل خود دارند، جایی از شهر که منابع مالی فراوانی در آن وجود دارد و همین امر این گروه را بسیار پول دار، با نفوذ و قدرتمند کرده است، در زمان مبارزه با افراد این گروه مواظب خود باشید.

خانواده کلئونه که ویتو کلئونه پدر خوانده این گروه است، از قویترین و با نفوذترین و پولدار ترین گروه های مافیایی در آمریکاست که به علت ترور ویتو دچار مشکلات بزرگی شده است. از جمله خیانت تنی چند از اعضای گروه که باید توسط یک شخص کارکشته و قدرتمند و صد البته باهوش به قتل برسند. این شخص باهوش کسی نیست جز شما. فردی که با درایت ماموریتهایی محوله را انجام می دهد و در ازای آن پول می گیرد. شما با این پول می توانید خانه های جدید و امن بخربد و در هر جایی که هستید بتوانید به راحتی در یکی از این خانه ها پنهان شوید و یا اینکه بازی را ذخیره کنید. شما میتوانید سر و وضع ظاهری خود را نیز تغییر دهید و حالتی خشن تر و یا اینکه چهره یک مرد باهوش و سیاستمدار با کت و شلوار های مارک ار وکفش پوست مار به تن کنید.

بازی بر خلاف سه گانه پدرخوانده حرکت خواهد کرد. در ابتدای بازی به راحتی وارد خانواده می شوید و با چند ماموریت کوچک با اعضای خانواده نیز آشنا می شود. اما در اواسط بازی از جربان فیلم خارج شده و به یک داستان جدید از پدر خوانده خواهید رسید و اینجاست که شما جای لوکا براسی را در خانواده پر می کیند.

در حین انجام ماموریتها نگران حضور پلیس نباشید. فقدان حضور پلیس در درگیریهای خیابانی به دو دلیل است یکی آنکه شما به آنها رشوه داده اید تا کاری به محدوده ی کاری شما نداشته باشند و علت دیگر آن است تا با حضور پلیس شما از ماجرای اصلی بازی دور نیافتید و مسسیر پدر خوانده به یک بازی معمولی اکشن سوم شخص تبدیل نشود.

گرافیکی بازی در حد بسیار بالایی کار شده است. محیط اطراف شما بر اساس سالهای دهه 30 طراحی شده است. اتومبیل های دهه 30 و پوشش لباس در دهه 30 ، با این تفاوت که در طراحی آنها به جزییات توجه نشده است و کلیتی را به نمایش در آورده است و البته از این بدتر نماهای تکراری ساختمانها و افراد رهگذر نوعی کسالت در بازی و خستگی را به وجود خواهد آورد. اما زمانیکه شما در اتومبیل هستید و مشغول رانندگی با همه می توانید درگیر شوید وبا یک بوق ساده تمامی اتومبیل ها از مسیر حرکت شما دور می شوند اما در مورد عابر پیاده چنین چیزی نیست و گویا تمام شهر کر هستند و در مواردی به جز زیر کردن آنها راهی برایتان باقی نمی ماند. یکی دیگر از مشکلات بازی زمانی است که شما پیاده حرکت می کنید و در واقع تمام مدت را می دوید و قادر به حرکت آهسته نیستید. ولی با وجود این مشکلات بازی به راحتی و روانی اجرا می شود و در به کنترل در آوردن گانگستر نو پا به مشکلات بزرگ و دست و پا گیری بر نمی خورید. یکی از مشکلاتی که در کنترل بازی برایتان پیش خواهد امد حالت سینماتیک دوربین دید است که در کنج ها و در کنار دیوار ها شما دید درستی نخواهید داشت و از این رو در تشخیص مکان صحیح دچار مشکلاتی خواهید شد که در ازای سرعت بالای حرکات و دقت در بازی چندان به چشم نخواهد آمد.

صدا و افکتهای صوتی بازی بر اساس فیلم تنظیم شده و در بسیاری از موارد به کپی کردن صدا ها و افکت های صوتی از روی خود فیلم بسنده کرده اند. صدا ها تا حد امکان شیوا و رسا است و در تفکیک صداها و جهت آن هرگز دچار مشکل نخواهید شد.

روند بازی را شما تعیین می کنید. یعنی اینکه یا با خانوداه خواهید بود سر سپرده دستورات پدر و یا اینکه از مسیر کنار گذاشته می شوید. در حین بازی در برخی اوقات باید خودتان تصمیم بگیرید که چه کنید وچه نکنید، در واقع به شما دستوری داده نخواهد شد و خودتان خودسر به جایی حمله می کنید و سپس دستورات را دریافت خواهید کرد. از آنجایی که بازی روند واقعیت را دنبال می کند، گاهی اوقات انجام درست ماموریتها امکان پذیر نیست و شما برای جبران خسارات وارده باید پول خرج کنید و دوباره تلاش کنید تا موقعیت خود را تثبیت نمایید.

در بازی با توجه به نوع ماموریت شما سلاح متناسب با همان ماموریت را دریافت خواهید کرد، البته در زمان تیر اندازی ها شما می توانید اسلحه هاغی دیگران را برداشته و استفاده کنید. بیشترین نوع اسلحه ای که در بازی استفاده می شود اسلحه 6 تیر مگنوم، اسلحه 7 فشنگی وینچستر و مسلسل تمام اتوماتیک می باشند. البته به انضمام این اسلحه ها که شما فقط قادرید دو نوع آن را حمل کنید یک خنجر و سیم برای خفه کردن نیز همراه دارید. یادتان باشد زمانیکه در مکانی به غیر از محدوده ی خود هستید با بیرون آوردن هر یک از این سلاح ها به شما حمله خواهد شد.

از خانواده بزرگ کلئونه در بازی فقط پدر خوانده، مایکل کلئونه پسز پدر خوانده ، فردریک کورلئونه معاون و محافظ پدر خوانده، سانی کلئونه (سانتینو) برادر زاده و معاون ویتو کلئونه، تام هیگن شخصی که بر قتل و جنایت خانواده پوشش قانونی می گذارد، سالواتور تسیو(سالی) فردی که در اداره پلیس شهر نفوذ زیادی دارد و در مواقع حساس به داد خانواده می رسد، پیتر کلمنزا(کلمنزای چاق) فردی که با کسی تعارف ندارد و چیزی مانع راه او در رسیدن به اهدافش نیست و با خشونت همه چیز را نابود می کند. لوکا براسی آدمی که از ابهت زیادی در شهر برخوردار است و نگاه او به هر کسی یاد مرگ را برایش تداعی می کند. ویلی چی چی و ال ندی سربازان خانواده هستند که برای سالی و پیتر کار می کنند. روکو لمپون و پالی گاتو نیز سربازان خانواده هستند و فقط برای پیتر کار می کنند و تا کنون در انجام کارشان اشتباهی نداشته اند.

شما در آنیده باید با تمام این افراد کار کنید و یا اینک برخی از آنها را برای حفظ خانواده بکشید. البته بازی فقز خشونت و کشت و کشتار نیست. برخی اوقات نیز به تفریح و شادی نیاز دارید که در این بین شما به مهمانی هایی دعوت می شوید.

سیتستم مورد نیاز اجرای این بازی شامل پردازنده پنتیوم 4، 256مگا بایت رم و کارت گرافیکی 64 مگابایتی است. بازی در سبک اکشن و سوم شخص توسط شرکت EA در سال 2006 برای افراد بطرگ سال روانه بازار بازی ها شده است. از دیگر بازی هایی را که بتوان در همین ژار دانست بازی مافیا و GTA است.


» generals
»» نظرات دیگران ( نظر)

Commandos Strike Force(یکشنبه 87 تیر 16 ساعت 12:41 عصر )

Commandos Strike Force

معمولا برای معرفی بهتر قسمت جدیدی از یک بازی چند شماره ای، لازم است تا گریزی به شماره های پیش از آن زده شود. اما برای معرفی شماره ی چهارم بازی Commandos یعنی Strike Force، این کار لزومی ندارد.Commandos Strike Force برخلاف شماره های پیشینش که سبک Tactical Strategic داشتند، یک بازی تقریبا اکشن اول شخص (FPS) است که گویی از شماره های پیشین، تنها نام Commandos را یدک می کشد. تغییر سبک یک بازی از استراتژیک به اکشن اول شخص، یعنی تحول و دگرگونی اکثر قسمت های آن. پس برای شناخت نسخه ی چهارم بازی Commandos نیازی به شناخت نسخه های پیشین نیست و باید آنها را از یاد برد. باید به این بازی به عنوان یک بازی مستقل نگاه کرد که البته در گوشه کنارهایی از آن میتوان نشانه هایی آشنا و کمرنگ از شماره های قبلی آن دید. نیروهای ضربتی Strike Forces این بار نیز در بحبوحه ی جنگ جهانی دوم قرار دارند.سال 1942. نیروهای دیکتاتورْ هیتلر، بخش های اعظمی از اروپا را نابود و تسخیر کرده اند. وظیفه ی نیروهای ضربت، جلوگیری از تخریب و تصرف قاره ی سبز است.مراحل بازی در سه منطقه ی اروپا یعنی فرانسه، نروژ و روسیه اتفاق می افتد.
سه شخصیت از هشت شخصیت ِ معرفی شده در سری های قبلی بازی Commandos در این شماره ی جدید ــ آن هم با شکل و شمایلی تازه و متفاوت ــ ، عضو نیروی ضربت هستند : Green Beret، Sniper و Spy. این سه شخصیت هر کدام توانایی ها و قابلیت های منحصر به فردی را دارا هستند.Green Beret در مبارزات فیزیکی و نزدیک و پر سر و صدا مهارت دارد. به عنوان مثال می تواند از اسلحه های سنگینی مانند ضد تانک ها استفاده کند.Sniper، در تیراندازی از دوردست و مبارزات مخفی کارانه ی نزدیک تبحر دارد. او میتواند با اسلحه ی تک تیراندازش دشمنان را از فاصله ی دور هدف گلوله قرار دهد و یا مخفیانه به پشت سربازهای نازی بخزد و آنها را با چاقو و بی سر و صدا بکُشد.Spy نیز یک وظیفه و مهارت اصلی دارد و آن چیزی نیست جز نفوذ. نفوذ به میان دشمنان به طور نامحسوس. او میتواند جاسوسانه و با پوشیدن یونیفورم های نازی ها به میان آنها نفوذ کند و اهدافش را به ثمر برساند.
CSF یک بازی اول شخص است که سعی دارد فاکتورهایی از چندین سبک دیگر را نیز در خود جای دهد.هم میخواهد اکشن باشد، هم مخفی کاری و هم استراتژیک. حتی این بازی از خیر زاویه ی سوم شخص نیز نمی گذرد. ضعف اصلی این بازی نیز دقیقا در همین جا قرار دارد. CSF ملقمه ایست بی قانون و ناموفق و اعصاب خورد کن از سبک های گفته شده. ادغام غیر حرفه ای سبک های مختلف، بزرگترین ضربه را به این بازی وارد آورده است. به فراخور این تنوع سبک ِ پریشان نیز، راه های مختلفی برای به پایان رساندن مراحل وجود دارد. این بازی پایان باز نیست بلکه چندین راه وجود دارند که به یک پایان می رسند. بعضی از مراحل را باید با شرکت یکی از این سه کماندو به پایان رساند و بعضی دیگر را دو یا سه نفره. در حالت چند نفره، تنها امکان هدایت یک نفر در آن واحد وجود دارد و امکان هدایت همزمان شخصیت ها ممکن نیست. در مراحل چند نفره، تعویض شخصیت ها در هر لحظه ی دلخواه و با دکمه ی TAB انجام میگیرد. اما قسمت تلخ مراحل چند نفره در اینجاست که اگر شخصیتی در حالت انتخاب قرار نداشته باشد، هیچ رفتاری از خودش نشان نمیدهد. یعنی در سر جایش مثل یک مجسمه خشک می شود و هیچ اثری از هوش مصنوعی و هدایت خودکار توسط کامپیوتر در او دیده نمیشود.در این حالت اگر سرباز دشمنی جلوی او قرار بگیرد میتواند به راحتی این مجسمه را بُکشد مگر اینکه به کاربر الهام شود که یکی از نیروهایش در خطر است تا به موقع دست به تعویض شخصیت ها بزند ! تنها راه حلی که در این میان به نظر می رسد، پنهان کردن مجسمه ها در مکان هایی ست که در تیررس سربازان دشمن نباشد !
مراحل تک نفره نیز به گونه ای طراحی شده اند تا با قابلیت های شخصیت موجود در آن مرحله سازگار باشند. اما در هر صورت آنقدر Gameplay این بازی ضعیف است که با کاربر سر ناسازگاری میگذارد ! بدترین قسمت Gameplay نیز هنگامیست که کاربر تصمیم میگیرد (و یا بهتر است) که مرحله را به صورت مخفی کارانه به پایان برساند.
ناخودآگاه، ذهن اکثر کاربران هنگام انجام یک بازی مخفی کارانه جدید، به سمت بازی های بزرگ و موفق این سبک منحرف می شود و آنها را در موقعیت مقایسه با آن بازی های بزرگ و موفق قرار می دهد. بسیارانی بر این باورند که بازی Splinter Cell یکی از بهترین های سبک مخفی کارانه و شاید بهترین آنها باشد. بزرگترین ویژگی که در سری بازی های SC وجود دارد و بازی CSF نیز فاقد آن است، تسلط بر موقعیت و جریان بازیست. در SC کاربر بدون استرس و آشفتگی همه چیز را تحت کنترل خود دارد. HUD بازی کاملا به درد بخور است.به وسیله ی آن کاربر میزان سر وصدایی که در بازی ایجاد میکند و یا میزانی که در روشنایی قرار دارد را به خوبی رویت میکند. حتی بدون HUD نیز میتواند بر بازی تسلط داشته باشد. اما بازی CSF اینگونه نیست. همه چیز اعم از HUD بی مصرف گرفته تا زاویه ی دید اول شخص، دست به دست هم میدهند تا کاربر هنگام بازی دچار آشفتگی و سر در گمی و در نهایت عدم تسلط بر موقعیت و صحنه ی بازی (که مهمترین عامل بازی های مخفی کارانه است) بشود.
HUD بازی یک قطب نمای بی مصرف را در بالای تصویر نشان می دهد که بدون استفاده از آن، و به وسیله ی راداری که در گوشه ی پایینی تصویر قرار دارد نیز، کاربر موفق به پیدا کردن راه خود خواهد شد. نکته ی جالبی که باید به آن اشاره کرد این است که در بازی SC، رادار و یا نقشه ای که مکان دشمنان را نمایش دهد وجود ندارد اما با این وجود، باز هم کاربر بر بازی مسلط است و این نکته می تواند گوشه ای از ارزش های یک بازی موفق مخفی کارانه را به رخ دیگران بکشد. طراحی سیستم تیر اندازی بازی در سطح قابل قبولی قرار دارد. اما بزرگترین مشکل آن آسانی اش است. مخصوصا وقتی که بازی در حالت آسان قرار داده شود، عمدتا با شلیک یک تیر و با هر اسلحه ای، دشمنان در هر فاصله ای که قرار داشته باشد کشته می شوند. شخصیت های بازی به سیستم Rag doll (عروسک پارچه ای. سیستمی که حرکات بدن شخصیت های بازی را طبیعی جلوه میدهد) مجهز هستند و حرکات آنها به خصوص هنگامی که تیری به قسمتی از بدنشان شلیک می شود، طبیعی و قابل قبول است. اما باید توجه داشت که سیستم Ragdoll سیستم تازه ای نیست و در خیلی از بازی های قدیمی دیگر نیز از آن استفاده شده است. در هر حال، فیزیک این بازی اصلا در حد بازی های سال 2006 نیست و در سطح بسیار پایینی قرار دارد.

هوش مصنوعی در CSF به طرز وحشتناکی ضعیف است. اگر حرکات بدن دشمنان مانند یک عروسک پارچه ای است، هوش مصنوعی آنها نیز تقریبا به اندازه ی یک عروسک است ! هوش مصنوعی آنجایی به اوج افتضاحش می رسد که بازی روند مخفیانه دارد. در این حالت کاربر می تواند در فاصله ی بسیار نزدیکی از دشمن شروع به دویدن کند، بالا و پایین بپرد و حتی می تواند در دو طرف دشمن یعنی چپ و راست او قرار گیرد بدون اینکه دشمن متوجه حضور او شود ! در حقیقت دشمنان بازی فقط توانایی دیدن روبرویشان را دارند !

***   ***   ***   *** ***   ***   ***   ***   ***   ***   ***   ***   ***   ***   ***   ***   ***   ***   ***
وقتی دشمن شما را رویت کند، فقط کمی خودش را جا به جا میکند و از همان جا شروع میکند به تیر اندازی و به خودش زحمت دنبال شما آمدن را نمی دهد. شما میتواند تا جایی که دلتان خواست با دشمن موش و گربه بازی کنید و یا از آن منطقه فرار کنید و مطمین باشید که در هر صورت برنده همیشه خود ِ شمایید ! اگر بازی CSF به روایت یک جنگ کهنه می پردازد، گرافیکش نیز کهنه است.گرافیک بازی تاریخ مصرف گذشته است. چیزیست در حدود گرافیک بازی های 3 سال پیش، با کمی بهینه سازی.شخصیت های بازی همه گی دارای کمترین جزیات و بافت ها هستند و به صورت ساده ای طراحی شده اند. طراحی محیط ها و اشیا موجود در آن ها، از طراحی شخصیت ها بهتر است. بافت هایی با جزیات معمولی که به لطف فضا سازی موفق، قابل تحمل هستند. طراحی شهرهای مخروبه در روسیه خوب است و جزیات زیادی در آنها قرار دارد.طراحی آب ها هم زیباست. بعضی افکت های محیطی مانند ذرات برف و باران و گرد و غبار معلق، به خوبی کار شده اند. نورپردازی و سایه ها در سطح بسیار پایینی قرار دارند. در مراحل و در گیری های وسیع، افت محسوس فریم ها مشاهده می شود و نرخ فریم های بازی ثابت نیست. به طور خلاصه گرافیک CSF قابل مقایسه با شماره ی اول بازی بزرگ و موفق Call Of Duty است
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: ::::
هرچه Gameplay و گرافیک این بازی ضعیف و نخ نما باشد، موسیقی و صداگذاری آن باشکوه و موفق است.موسیقی های این شماره از بازی نیز مانند شماره های پیشینش، درخشان و زیبا و گیرا هستند. موسیقی بازی با سازهای زنده و توسط یک ارکستر عظیم سمفونیک ضبط شده است.
این بازی تکنولوژی های به روز Creative X-fi و Creative EAX را نیز پشتیبانی می کند و صداگذاری این بازی در سطح بالایی قرار دارد.

CSF نسبت به دیگر بازی های سبک FPS بازی کوتاهی است مخصوصا اگر به صورت مخفی کارانه انجام نگیرد در مدت کوتاهی به پایان می رسد. این بازی حالت Multi Palyer را نیز پشتیبانی میکند که می توان از طریق LAN یا WAN به انجام بازی به صورت چند نفره پرداخت.Mod های Death matchو Sabotage برای انتخاب وجود دارند.این قسمت از بازی نیز تقریبا تقلیدیست از بازی Call Of Duty و دیگر بازی های آنلاین. CSF با ارفاق یک بازی متوسط است که البته تاریخ مصرفش گذشته. تکرار مکررات است. سوژه ی کهنه و دستمالی شده ی جنگ جهانی دوم این بار نیز با پرداختی ضعیف تکرار می شود. Gameplay اعصاب خرد کن ِ بازی، بزرگترین نقطه ی ضعف آن است. شاید بتوان به لطف گرافیک متوسط و موسیقی درخشانش، آن را تحمل کرد و بازی را دور نینداخت. شرکت سازنده ی بازی یعنی Pyro Studios ، یک تغییر سبک کاملا ناموفق را تجربه کرده است و یک بازی ناموفق دیگر را به کلکسیون ناشر ضعیف تر از خودش یعنی EIDOS اهدا کرده است. حتی اگر طرفدار دو آتشه ی سری بازی های Commandos هم باشید توصیه کردن این بازی مشکل است. در حقیقت این بازی به هیچ کاربری توصیه نمی شود. شعار تبلیغاتی یکی از شماره های پیشین این بازی این بود : Sometimes the hard things are the only ones worth doing. با ساخت شماره ی چهارم این بازی، این شعار نقض می شود زیرا استودیوی Pyro کار سختی را انجام داده که آن کار ارزش انجام نداشته است !


» generals
»» نظرات دیگران ( نظر)

hitman(یکشنبه 87 تیر 16 ساعت 11:8 صبح )

نام 47 به خاطر بارکد حک شده بر روی پشت سر این شخص است که دو رقم آخر سمت راست آن 47 است. مامور 47 همیشه در یک لباس ایتالیایی سیاه ، دستکس سیاه ، پیراهن راه راه سیاه و سفید و یک کراوات قرمز ظاهر می شود. البته 47 لباس های خود را به دفعات عوض می کند ، هر چه باشد او یک قاتل حرفه ایست.

بر اساس سخنان جاکوب اندرسون یکی از طراحان هیتمن 2 مامور 47 ابتدا قرار بود مردی پیر و پر مو باشد ، همراه با عینک های جیمز باندی البته قبل از اینکه مامور 47 شود.

همچنین به گفته ی راسموس هوئجن گارد کارگردان بازی هیتمن ، نظریه کلون، این که آینده ی 47 به وسیله ی سازندگانش تعییین می شود تیم سازندگان را به فکر ساخت اتحادیه ی حشاشین انداخت ، فکری که نتیجه ی ان ساخت اولین نسخه از بازی های هیتمن بود.47 بعد از صحبت دیوید بتسون به جای شخصیتش در تمام نسخه های سری بازی ها ، کاملا شکل گرفت.

47 یک کلون ژنتیکی طی ماجرا های سری تحقیقات در مورد ژن ها ی موروثی است که توسط اهدای دی ان ای 5 فرد مختلف به اولین پروژه ی کلونینگ به وجود امد.

نظریه ی کلون و 5 پدر:

در سال 1950 5 تن از ملت های گوناگون در گروهی گرد هم آمدند. بعد از مدتی 4 تن از آنان به کشور خود بازگشتند ولی نفر پنجم دکتر اوتو ارت میر یک موسسه ی بیماران روانی تاسیس کرد.در واقع این موسسه پوششی بر فعالیت های کلونینگ او بود .او در یکی از پروژه های خود توانست به وسیله ی دی ان ای 4 تن دیگر و خودش که بعد ها 5 پدر نامیده شدند ، مامور 47 را کلون کند.این پنج تن شامل:

دکتر اوتو وافگنگ اُرت میر

لی هونگ

پابلو اوچو آ

فرانز فوچز رومانیا

آرکادیج جگورو

دکتر اوتو یک دانشمند آلمانی مقیم رومانی است که در زمینه ی علم ژنتیک و کلونینگ بدن انسان ها کار می کند.او موفق می شود که ارتشی از افراد خارقالعاده را کلون کند که یکی از ان ها 47 است، 47 در یکی از ماموریت هایش به نقشه های شوم دکتر پی می برد و در انتها سر او را در بیمارستان روانی از بدنش جدا می کند.

لی هونگ نیز یکی از گانگستر های هونگ کنگ است که به دست مامور 47 به قتل می رسد.

پابلو بلیساریو اوچوآ یک آمریکایی (لاتین) است که در زمینه ی دارو فعالیت می کند و در جنگل های کلمبیا به دنبال گیاهانی می گردد ، او به شدت شبیه شخصیت تونی مونتانا در فیلم اسکارفیس است.

فرانز فوچز یکی از افراد حذب نازی هیتلر است مه بعد از سقوط فاشیسم یک سازمان شخصی ترور یستی تاسیس می کند که به بمب سازی می پردازد.او در کارش به برادرش فریتز بسیار وابسته است. او نیز یک تروریست مادرزاد است.

آرکادیج بوریس جگورو یک ضد کمونیست است.که برای برادر بزرگتر خود اسلحه تهیه می کند، برادر او رئیس مافیای روسیه سرجی زاووروتکو است.

دکتر بر این باور بود که کلون های ژنتیکی صحیح می تواند راه خوبی برای تولید انسان هایی با قدرت هایی بالاتر( ، سریع تر و باهوش تر) باشد. او پس از تولد 47 وقتی که کارکنان موسسه ی رواندرمانی به کار های او شک کردند به او دستور داد که تک تک آن ها را به قتل برساند ، اما مامور 47 خود نیز به نقشه های دکتر پی برده و سرانجام سر از بدنش جدا می کند.

دکتر میر درراه کلون به شکست های زیادی بر می خورد که به خلق اشخاصی مانند مامور 17 می انجامد اما او به شخصی باهوش ، با قدرت بدنی بالا ، ترشح ادرنالین بالا و شحاعت زیاد نیاز دارد پس 47 به وجود می آید.

در واقع 47 تنها کلون سالم دکتر است که دارای 47 عدد کروموزوم در سلول های خود است(در دنیای واقعی داشتن تعداد بیشتری کروموزوم موجب ایجاد بیماری هایی مانند سندروم دان می شود که به منگولیسم معروف است)یک اسنان معمولی 46 کروموزوم دارد و احتمالا دلیل برتری جسمانی و عقلانی مامور 47 در همین کروموزوم اضافه است . البته با دقت کم می توان فهمید که چهره ی 47 شبیه خاندان مفول است که می تواند از آثار کروموزوم اضافی و بیماری منگولیسم باشد ، البته

در هیتمن پول خون به این نکته پرداخته می شود که دکتر میر به شکست های زیادی برخورد تا 47 را به وجود آورد تمام کلون های قبل از 47 معمولا به بیماری هایی مانند آلبینیسم و کوتاهی عمر شدید مبتلا بودند ، اما تنها کلون شدن 47 لازم بود تا یک لشکر قوی از مردان کلون شده برای دکتر خدمت کنند.

از تولد تا مرگ 5 پدر:

47 در 5 سپتامبر سال 1964 در رومانی با یک بارکد خالکوبی شده در پشت سرش به وجود آمد.او از همان ابتدا از سایر کلون های سری 4 دکتر میر برتر بود. ارت میر هم او را مورد توجه خاص خود قرار داد ، 47 خیلی ساکت و کم حرف بود ، سرانجام او به طوری برنامه ریزی شده از آکادمی روانی دکتر می گریزد تا ماموریت های او را انجام دهد.

آموزش:

47 مدت طولانی برای کشتن تعلیم داده می شود ، او تمام فنون رزمی ، سخت افزار جنگی و طرز استفاده ازسایر وسایل ترور را به طور کامل یاد می گیرد. در دوران یادگیری او موفق به ساخت دو عد کلت دستساز می شود که پس از ان از نشانه های رسمی او به شمار می روند.(سیلور بالرز)

بعد از 30 سال اموزش زیر دست اورت میر 47 راهی برای فرار از آکادمی روانی دکتر پیدا می کند و با پشت سر گذاشتن گارد های امنیتی و پوشیدن لباس های آنان به دنیای بیرون راه می یابد ، این فرار کاملا زیر نظر دکتر و توسط برنامه ریزی او صورت می گیرد.

47 خیلی زود به استخدام سازمان بین المللی پرونده در می آید که خدمات تروریستی و تخریبی ارائه می دهند. او مدت زمان 2 ساله ای (که بین اتفاقات هیتمن 1 و 2 قرار دارد) به استراحت می پردازد ، قبل از این که دوباره به کار در آن جا بازگردد.او در پایان نسخه ی اول اورت میر را می کشد .

بعد از مرگ پدران ، 47 فقط ماموری رومانیایی است که در روسیه به انجام ماموریت های خود برای سازمان های تروریستی می پردازد47 فردی با قدرت بدنی به مراتب بالاتر از یک انسان معمولی است او می تواند بلند بپرد ، سریع تر بدود و بدون درنگ شلیک کند اما او در خود چیزی پیدا می کند که زندگی ش عوض می شود .او دیگر یک کلون معمولی نخواهد بود.او یک مرد افسانه ایست.

شخصیت:

47 شخصیتی مرموز است که همیشه با آرامش سخن می گوید به جز زمانی که در هیتمن : پول خون بر سر دیانا فریاد می زند:"کثافت"... چون او از پشت به 47 خنجر زده است. در بیشتر اوقات 47 یکه و تنها دیده می شود.

یکی از اعتقادات او اینست که ((به هیچ کس اعتماد نکن))... اما 47 به در جه ی بالایی از عبادت می رسد ، او برای نجات پدر ویتوریو، کشیش سیسیلی،( کسی که به او پناه داده بود) به روسیه میرود و با مافیای روسیه به مبارزه می پردازد.(در حقیقت 47 درصد بالایی از درآمدش در نسخه ی اول بازی را به کلیسای کاتولیک هدیه می کند).سرانجام کار او را تحریک می کند به کلیسا برود ، کراواتش را کنار بگذارد و بار دیگر خانه بدوش شود.47 با یک مشکل در شغلش مواجه می شود ، دیانا برنوود دختری که همیشه در طول بازی دائما با او در ارتباط است اما بر اساس خواسته ی سازندگان آن ها هرگز همدیگر را از نزدیک ملاقات نمی کنند.

47 همیشه خشن نماند ، او برای اولین بار در نسخه ی اول ((می لینگ)) دختری چینی را از سو استفاده های جنسی نجات می دهد.البته این تنها کارخوب 47 نبود ، او هر کس را که در لیست نام هایش بود می کشت اما این دلیلی برای اعمال خشونت بر دیگران محصوب نمی شد.47 اکثر اوقات در برخورد با دیگران(نه دشمنانش) خود را مردی صمیمی و خونگرم نشان میداد و در حقیقت نیز همینطور است.

ظاهر :

47 مانند تمام کلون های اورت میر کاملا تاس است و هیچ مویی بر سر او نمی روید ، این تاسی سر می تواند از عوارض کلونینگ یا طراحی شخصی اورت میر باشد. تنها موی قابل رویت از بدن 47 موهای ابروی او هستند که به قهوه ای می زنند. پوست او بسیار سفید است و چشم هایش نیز آبی هستند . بارکد پشت سر مامور 47 تاریخ تولد و شماره ی شناسایی او را ارایه می دهد. صورت او نیز به شدت با سایر شخصیت ها تفاوت دارد. صورت بلند ، چانه ی بزرگ، ابروی نیمه پیوسته و کمرنگ و پیشانی بلند و اخمو ، با توجه به اطلاعاتی که در پول خون وجود دارد او بیشتر از 6 پا قد دارد.

عکس کلاسیک مامور 47 با لباس اصلی و اسلحه های شخصی(سیلوربالرز)

بارکد:

بارکد 47 دو مزیت مهم دارد ، تمایز او از سایر کلون ها و2 تاییدی برای لابراتوار دکتر میر ، خالکوبی دیجیتالی در سال 1975 به بارکد اضافه شد ، یعنی یک سال بعد از تعیین بارکد. در شماره ی 4 به نظر می رسد تمام سایر شخصیت ها خالکوبی بارکد مامور ما را از یاد برده اند و هیچ توجهی به آن ندارند.

47 با بارکد شناسایی

توانایی ها:

47 اگر یک سوپرمن نباشد یک انسان معمولی هم نیست . او از گلوله ی 29 میلیمتری اسلحه در سومین نسخه از بازی جان سالم به در می برد. 47 یک ورزشکار تمام عیار است ، می تواند سریع تر و دورتر از یک انسان معمولی بدود ، به راحتی از لوله ها اویزان شود و از بالکنی به بالکن دیگر بپرد.

برای همین اکثر ماموریت های سخت و مشکل سازمان به دوش او گذاشته می شود ، او هم بدون تامل و تردید به کار خود پایان می دهد ، او مانند یک افسانه است که غالبا به عنوان قهرمان حال حاضر شناخته می شود ، کمتر کسی او را با نام آقای 47 می شناسد.

فیلم:

در سال 2007 فیلم هیتمن با بازی تیموتی اولیفنت در نقش مامور 47 اکران شد.داستان فیلم ماموریت 47 از سازمان بین المللی پرونده ها در روسیه را دنبال می کند ، 47 در این ماموریت با دختری به نام نیکا آشنا می شود. او به نوبه ی خود عاشق نیز می شود.

تیموتی الیفنت در نقش 47

نگاه کلی:

47 بر خلاف چهره ی خشن وسرد خود ، دیگر یک انسان کلون شده ی بی رحم نیست ، او کمک می کند ، عاشق می شود و عبادت می کند در واقع مامور 47 برای طرفدارانش چیزی جز یک مرد افسانه ای نیست.

اگه خوندین و خوشتون آمده نظر بدین.


» generals
»» نظرات دیگران ( نظر)

call of duty 5 :world at war(یکشنبه 87 تیر 16 ساعت 10:49 صبح )
Call of Duty: World at War



Publisher: Activision
Developer: Treyarch
Genre: First-Person Shooter
Platform: DS,PS3,WII.X360.PC
Release Date: TBA

بازی Call of Duty: World at War که در زمان جنگ جهانی دوم به وقوع میپیوندد . بازی از همان موتور Call of Duty 4 که در واقع نسخه ارتقا یافته همان Quake 3 هست بهره میبرد .

برای اولین بار در سری Call of Duty شما از قابلیت co-op میتوانید استفاده کنید . همچنین در قسمت مولتی پلیر از المنت های squad-based و همیچنین استفاده از وسایل نقلیه استفاده شده است . بازی توسط Treyarch برای PS3.X360.PC و Wii در حال ساخت است . یک تیم جداگانه در Treyarch در حال ساخت نسخه Wii هست . در واقع منبع خبر چنین حدس زده که بازی کمترین اختلاف بازی های Next -Gen و Wii در بین بازی این نسل Wii باشد . همچنین همانطور که نسخه های Next -Gen از موتور Call of Duty 4 استفاده میکنند ظاهرا نسخه Wii هم از این موتور استفاده میکنه . همچنین نسخه Wii از Wii Zapper هم ساپورت میکند . بازی در Pacific theatre اتفاق میافتد و جنگ بین ژاپنی ها و امریکایی ها اختصاص دارد.



اولین تریلر بازی:

با کیفیت عالی:حجم:6.8 MB
دانلود:
کد:
http://www.gametrailers.com/download/35341/t_codworldatwar_gttvexcl_milk4_debut_gt_h264.wmv

با کیفیت متوسط:حجم:2.3 MB
دانلود:
کد:
http://www.gametrailers.com/download/35340/t_codworldatwar_gttvexcl_milk4_debut_gt.wmv



چند اسکن:

تصاویر در سایز اصلی به ترتیب از راست به چپ:

HTML کد:
http://www.recenzeher.eu/screeny3.php?id=11848

http://www.recenzeher.eu/screeny3.php?id=11849
http://www.recenzeher.eu/screeny3.php?id=11850
http://www.recenzeher.eu/screeny3.php?id=11851
http://www.recenzeher.eu/screeny3.php?id=11852
http://www.recenzeher.eu/screeny3.php?id=11843
http://www.recenzeher.eu/screeny3.php?id=11844
http://www.recenzeher.eu/screeny3.php?id=11845
http://www.recenzeher.eu/screeny3.php?id=11846
http://www.recenzeher.eu/screeny3.php?id=11847
Call of Duty: World at War


Call of duty:Modern Warfare که سال پیش منتشر شد چیزی بیش از یک بازی بود.اولین کاری که این بازی انجام داد این بود که سری call of duty را از زیر سایه ی جنگ جهانی دوم در آورد و آن را تقریباٌ به 60 سال بعد برد.نتیجه ی نهایی،بازی ای بود که از جدیدترین تجهیزات امروزی بهره می برد و میدان های نبرد فراموش نشدنی ای را برای شما به ارمغان می آورد.از آن به بعد یک سوال بزرگ در ذهن بازیبازها شکل گرفت.با پنجمین شماره ی COD چه کار خواهند کرد؟حالا به این سوال پاسخ داده شده:بازگشت به جنگ جهانی دوم.اما به جای اینکه این اقدام یک گام رو به عقب باشد،COD:World at War در حال تبدیل شدن به یک اثر منحصر به فرد در این ژانر تاریخی است.شرکت Treyarch سازنده ی بازی بر این باور است که هنوز ناگفته های زیادی از جنگ جهانی دوم باقی مانده و سعی دارد با الهام از Modern Warfare و استفاده از تکنیک های جدید و فضاهای مناسب بازی اثر به یاد ماندنی ای را خلق کند.
مهمترین و واضح ترین الهامی که از Modern Warfare در World at War شده است فرم بالغ و گاهی اوقات بی رحم روایت داستان است.چیزی که در 3 شماره ی اول بازی دیده نمی شد.World at War در حالی آغاز می شود که کارکتر شما در یک آلونک در ساحل Makin Atoll حبس شده است.یک افسر ژاپنی در برابر شما ایستاده و خواستار اطلاعاتی از یک تفنگدار دریایی زخمی عضو گروه شماست.سپس او سیگار روشنش را روی صورت این سرباز زخمی خاموش کرده و با استفاده از یک چاقو پایان خونینی به دردهای او می دهد.اما قبل از اینکه شما هم با یک چنین تقدیری رو به رو شوید نیروهای کمکی از راه می رسند و شما را فراری می دهند.در حالیکه pistol ای در دست دارید آماده هستید که اولین مرحله ی World at War را آغاز کنید.
بعد از دقایق ابتدایی نبرد در ساحل Makin که جلوه های بصری جالبی از آلونک های در حال انفجار و آب اقیانوس که نور مهتاب بر آن افتاده را به شما ارائه می کند جوخه ی تفنگداران دریایی راهش را به جنگل اطراف باز می کند.این جاست که شباهت های World at War به شماره های قبلی COD رو به کاهش می گذارد. یکی از بزرگترین مناطق تمرکز Treyarch به تصویر کشیدن ژاپنی های سلطنتی به عنوان سربازهایی بسیار متفاوت نسبت به آلمان ها(که تا مدت زمان زیادی تنها دشمنان موجود در سری بودند) است.علاوه بر تغییرات واضح در ظاهر و زبان،Treyarch تاکتیک های بسیار متفاوتی را برای آنها در مبارزه با شما طراحی کرده است.تحت دستورالمعل Bushido،ژاپنی ها بیشتر با تمرکز بر حملات پارتیزانی می جنگند.اولین مثال برای این مورد زمانی است که گروه شما در حال عبور از یک جنگل تاریک و گذشتن از تعداد زیادی جسد است.اما در واقع ژاپنی ها فقط تظاهر به مردن کرده اند؛آنها سریعاٌ بلند می شوند و از پشت به جوخه ی شما حمله می کنند.یک مثال دیگر از این استایل تاکتیکی در اولین مرحله ی بازی دیده می شود.در این جا دورزن های ژاپنی عمداٌ یکی از سربازان جوخه ی شما را مجروح می کنند و هنگامی که سایر سربازان برای کمک به او می آیند از حواس پرتی آنها نهایت استفاده را می برند و آنها را یکی یکی از پا در می آورند.
از جمله تجهیزاتی که در مبارزه علیه حملات پارتیزانی به کمک شما خواهد آمد تجهیزات مبتنی بر آتش هستند.سربازان دشمن عمدتاٌ در علف ها و نیزارهای بلند و شاخ و برگ انبوه درختان پنهان می شوند،حتی می توانند از درختان بالا بروند و یک دید مناسب برای دورزنی برای خود فراهم کنند.در مرحله ی دوم ،تفنگداران دریایی ارتش آمریکا در زمینی بازتر پیشروی می کنند و این بار در روز.اما علیرغم باز بودن فضا،چمن بلند و درختان خرما در برخی از نقاط به صورت نقطه به نقطه مشاهده می شود.هنگامی که اعضای جوخه ی شما قصد عبور از این مناطق بالقوه خطرناک را دارند شما به یک آتش انداز نیاز دارید تا به وسیله ی آن سبزه زار پیش روی خود را با آتش مشتعل تخریب کنید.گاهی اوقات ممکن است کسی در لا به لای آنها حضور نداشته باشد اما گاهی اوقات خواهید دید که دشمنان جزغاله شده از چمنزار به بیرون می پرند.یکی از نکات جالب در بازی این است که اگر چنانچه دشمنی در درختی اختفا کرده باشد و شما آن درخت را به رگبار ببندید خواهید دید که دشمن مذکور از شاخه ها می افتد و از طنابی که پیش تر به عنوان محافظ به قوزک پایش بسته بود آویزان می شود.

از نظر بصری فرم جدید جنگ افزارها نشان دهنده ی این است که فرم متحول شده ای از موتور به کار رفته در عنوان چشم گیر Call of Duty:Modern Warfareرا در World at War شاهد خواهیم بود.موتور Modern Warfare پیش از این به خاطر زیبایی جلوه ها و نمایش خیره کننده ی افکت های تصویری که به طور صحیحی رندر شده اند شناخته شده بود اما حالا المان تخریب محیط نیز به آن اضافه شده است.هنگامی که در بازی چمن را مشتعل می کنید به خوبی می بینید که چگونه آتش آرام آرام پوشش گیاهی را تخریب می کند و زمین زیر آن سیاه می شود.طنابی که یک مرده را از درخت آویزان کرده می تواند در اثر شلیک کردن پاره شود.تخته پوش های سقف آلونک های ساحلی در برابر بارش گلوله دوام نمی آورند و علاوه بر همه ی این موارد Treyarchحقه های مربوط به فیزیک بازی از جمله شکسته شدن جریان آب با شلیک گلوله و ایجاد موج در آب به وسیله ی انفجار نارنجک را نیز اضافه کرده است ضمن اینکه شما قادر به شنا کردن در World at War نیز هستید.

منتظر نظرات شما هستیم.


» generals
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کد تقلب
بازی ها
نظر بدید
نظر بدید
[عناوین آرشیوشده]
 RSS 
 Atom 

بازدیدهای امروز: 1  بازدید
بازدیدهای دیروز: 3  بازدید
مجموع بازدیدها: 29429  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

» پیوندهای روزانه «
» لینک دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «